مقدمه

ظهور تکنولوژی بلاک‌چین یک رویداد تحول‌آفرین مشابه ظهور اینترنت است. در این مقاله به مرور برخی از مزایا و فرصت‌های این تکنولوژی می‌پردازیم. ما معتقدیم تکنولوژی بلاک‌چین روزی غالب تبادلات اطلاعات (تراکنش‌ها) را تسهیل خواهد کرد. این تکنولوژی نباید به عنوان مترادف بیت‌کوین در نظر گرفته شود. بیت‌کوین یکی از راه‌کارهای مبتنی بر بلاک‌چین است که یکی از مشکلات متعدد تبادل اطلاعات را حل می‌کند. بیت‌کوین اولین کوین مبتنی بر بلاک‌چین است که توجهات گسترده‌ی رسانه‌ها را به خود جلب کرد؛ اما تاثیرات بلاک‌چین فراتر از بیت‌کوین است.

وابستگی به نهادهای مرکزی: تبادل اطلاعات قبل از بلاک‌چین

در ابتدا بیایید با استفاده از رایج‌ترین مثال در زمینه‌ی تبادل اطلاعات یعنی پول، نگاهی به دنیای پیش از بلاک‌چین بیندازیم. برای سادگی کار، دو نفر به نام‌های «زاندر» که یک جوان آمریکایی با علاقه‌ی سیری‌ناپذیر به خرید آنلاین است و «تارا» صاحب یک کسب‌وکار آنلاین در استرالیا را در نظر می‌گیریم. این دو نفر برای تکمیل یک تراکنش نیاز به تبادل اطلاعات دارند. زاندر می‌خواهد برای خرید یکی از محصولات تارا، 100 دلار امریکایی به او بدهد. زاندر و تارا می توانند از هر ارزی که هر دو بر سر ارزشش توافق دارند استفاده کنند. آن ها توافق دارند که محصول، 100 دلار امریکایی، 120 دلار کانادایی یا 80 پوند انگلیسی می ارزد.
زاندر ممکن است از طریق اینترنت 100 دلار امریکایی به یک نهاد مرکزی مثل پی‌پال برای انجام مبادله بپردازد. پی‌پال اطلاعات مبادله را بررسی و تایید می‌کند. کد پی‌پال تایید خواهد کرد که هر دوی زاندر و تارا عضو شبکه‌ی پی‌پال هستند. ممکن است پی‌پال یک کارمند داشته باشد که مبادلات را بررسی کند. اگر همه چیز خوب به نظر برسد پی‌پال با یک نهاد مرکزی دیگر مثل Chase Bank و Commonwalth Bank استرالیا برای تکمیل تراکنش کار خواهد کرد. این نهادهای مرکزی صحه‌گذاری مشابهی را انجام می‌دهند. نهایتاً بعد از چند روز این 100 دلار از حساب زاندر به حساب تارا منتقل می‌شود.
نکته‌ی مهم این است که هر کدام از این نهادهای مرکزی در طول تراکنش، بخشی از این پول را به عنوان کارمزد کسر می‌کنند. پی‌پال ممکن است یک دلار، Chase Bank  دو دلار و Commonwalth Bank  دو دلار دیگر برداشت کنند. چون زاندر و تارا در کشورهای مختلف زندگی می‌کنند تعداد نهادهای مرکزی و مبالغ کلی کارمزد بسته به قوانین ممکن است متفاوت باشد.

بلاک‌چین: یک شبکه‌ی توزیع شده

تکنولوژی بلاک‌چین به زاندر و تارا اجازه می‌دهد بدون نیاز به سازمان‌های مرکزی، اطلاعاتشان را مبادله کنند. تکنولوژی بلاک‌چین به طور اتوماتیک یک شبکه‌ی توزیع شده را ایجاد و حفظ می‌کند. به طور خلاصه باید گفت شبکه‌ی بلاک‌چین از تعداد بسیار زیادی کامپیوتر شخصی تشکیل شده است که جای نهادهای مرکزی را گرفته‌اند. در دنیای بلاک‌چین به اپراتورهای این کامپیوترها استخراج‌کننده (miner) گفته می‌شود. این کامپیوترها یا گره‌ها نقش عرضه‌کننده را در شبکه دارند. یک شبکه‌ی بلاک‌چین موفق از تعداد بسیار زیادی کامپیوتر که به انتقال اطلاعات کمک می‌کنند تشکیل خواهد شد. اگر تعداد کمی کامپیوتر روی شبکه‌ی بلاک‌چین موجود باشد اشخاصی مثل زاندر باید زمان زیادی در انتظار انتقال اطلاعات به تارا بماند. هرچه تعداد کامپیوترها بیشتر باشد اطلاعات سریع‌تر می‌تواند جابجا شود.

برای کمک به ایجاد ارتباط بین کامپیوترها در یک شبکه‌ی بلاک‌چین، تکنولوژی بلاک‌چین باید یک ارز یا «کوین» (هم‌چنین کریپتوکوین، کریپتوکارنسی، دیجیتال کوین و دیجیتال توکن نیز نامیده می‌شود) ایجاد کند. هر بلاک‌چین بر مبنای نوع اطلاعات رد و بدل شده در شبکه، یک کوین بلاک‌چین منحصربه‌فرد ایجاد می‌کند. بلاک‌چین بیت‌کوین، بیت‌کوین ایجاد می‌کند. بلاک‌چین اتریوم، اتر ایجاد می‌کند. بلاک‌چین لایت‌کوین، لایت‌کوین ایجاد می‌کند. لایت‌کوین و اتریوم نمونه هایی از صدها آلت‌کوین به وجود آمده هستند که جایگزین‌های بیت‌کوین می‌باشند.

در فضای بلاک‌چین فعلی، زاندر و تارا بر سر نرخ تبادل ارز بین دلار امریکایی و کوین بلاک‌چین منتخبشان توافق می‌کنند. بازار در تعیین این نرخ به آن‌ها کمک خواهد کرد. در حال حاضر آن‌ها به احتمال زیاد از پیشتاز بازار یعنی بیت‌کوین استفاده خواهند کرد. اگر بازار بگوید که 100 دلار امریکایی معادل 1 بیت‌کوین است (نرخ واقعی خیلی خیلی کمتر است)، زاندر به شبکه‌ی بلاک‌چین بیت‌کوین اعلام می‌کند که خواهان ارسال یک کوین به تارا است. یکی از کامپیوترها یا گره‌ها در شبکه‌ی بیت‌کوین این درخواست را می‌پذیرد. در حقیقت گره‌ها بر سر شانس تبدیل شدن به یک بلوک (block) رقابت می کنند. زنجیره‌ای از این بلوک‌ها با هم سبب انجام یک تراکنش موفق می‌شوند. گره برنده، اولین بلوک در زنجیره است. این گره سپس اطلاعات را به گره دیگری انتقال می‌دهد که دومین بلوک در زنجیره می‌شود. در هر مرحله بسیاری از گره‌ها برای به دست آوردن شانس انتقال اطلاعات به گره بعدی رقابت می‌کنند. گره‌های برنده یا بلوک‌ها انتقال اطلاعات را تا رسیدن به دست تارا ادامه می‌دهند. این زنجیره‌ی بلوکی تراکنش، بدون هیچ وقفه‌ای از زاندر تا تارا ادامه دارد. با این روش بسیاری از نهادهای گسترده، اطلاعات را بدون دخالت هیج‌کدام از نهادهای مرکزی انتقال می‌دهند. کنار گذاشتن نهادهای مرکزی به معنای هزینه‌ی کمتر و جریان سریع‌تر اطلاعات است؛ چون همه‌ی گره‌های شبکه از ارز یکسانی استفاده می‌کنند.

در عمل اگر در حال حاضر زاندر و تارا از بیت‌کوین استفاده کنند احتمالاً هنوز هم باید به نهادهای مرکزی تکیه کنند. در ابتدا زاندر باید دلارهای امریکایی‌اش را با بیت‌کوین معاوضه کند. او کارمزدی را به یک شرکت صرافی نظیر CoinBase می دهد تا ارز را انتقال دهند. بعد زاندر می‌تواند بیت‌کوینش را برای تارا بفرستد. تارا اگر بخواهد بیت‌کوینش را به ارز دیگری تبدیل کند باید معاوضه انجام دهد. در آینده اگر یک ارز بلاک‌چین تبدیل به یک ارز پیش‌فرض (مشابه دلار امریکایی امروزی) شود، نیازی نخواهد بود که زاندر و تارا روی یک نرخ تبادل ارز به توافق برسند و دلار را تبدیل به کریپتوکوین کنند. در این دنیای فرضی، زاندر خواروبار خود را با ارز دیجیتال خواهد خرید و قادر خواهد بود با همان کوین مشابه، کالاها و خدمات خود را خریداری کند. اگر همه بر سر استفاده از یک کریپتوکارنسی توافق کنند، دیگر نیازی به تبدیل دلار به کریپتوکوین نخواهد بود.


منبع : hackernoon

 

قسمت دوم 

قسمت سوم 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *