احتمالا برای شما هیچوقت، شانس ارائهی کسب و کارتان در یک آسانسور پیشنیاید؛ اما این به این معنی نیست که شما به یادگیری ارائهی کسب و کارتان در 40 ثانیه یا کمتر به صورت حرفهای نیاز ندارید.
ارائهی آسانسوری: چیزی که انتظار میرود همهی کارآفرینان به خوبی به آن مسلط باشند ولی تقریبا هیچکس آنرا انجام نخواهد داد. مطمئنا نزدیک شدن به مرحلهی چذب سرمایه در حالی که ساعت تیکتاک میکند یکی از فعالیتهای مهم یک شرکت میباشد، اما به معنای واقعی کلمه، ارائه به یک سرمایهگذار در یک آسانسور هرگز اتفاق نمیافتد.
۱- یکچیز بگویید.
مهمترین تفاوت بین ارائهی آسانسوری و دیگر ارائهها که تقریبا من از همه شنیدهام این است که چ چیزهایی را نباید بگویید. در یک ارائهی متداول انتظار میرود که شامل اطلاعاتی در مورد پیشینهی بنیانگذاران، اندازهی بازار قابل دسترس، رقبا و استراتژی رقابت با آنها و … وجود داشته باشد. در یک ارائهی آسانسوری شما وقت زمان دارید تا یک چیز بگویید: ماهیت مشکلی که شما در میخواهید حل کنید و چگونه قرار است آن مشکل را حل کنید. اگر زمان بیشتری در اختیار داشتید میتوانید موارد دیگری را هم اضافه کنید.
۲- با یک غریبه تمرین میکند.
یک ارائهی آسانسوری مناسب نیاز به تمرین زیادی دارد و دوستان و منتورها مخاطبان مناسبی برای این تمرین میباشند. اما برای پیدا کردن نقاط ضعفتان بهتر است که با افرادی تمرین کنید که هیچ اطلاعاتی در مورد شما و شرکت شما ندارند. وقتی افراد از کسب و کار شما اطلاع دارند، پیشفرضهایی در ذهن شما و مخاطبانتان ایجاد میشود که ممکن است مانع از ارائهی اطلاعات مناسب برای یک ارائهی آساسوری مناسب بشود.
۳- جملات را به خاطر بسپارید
وقتی که شما فقط 40 ثانیه در اختیار دارید نمیتوانید زمان خود را با نشان دادن اسلاید هدر بدهید. شما باید همهی آنچه که میخواهید بگویید را کلمه به کلمه حفظ باشید. شما نمیتوانید آن را فیالبداهه بیان کنید.
۴- ارتباط برقرار کنید، فروشنده نباشید.
اگر اولین دفعه میباشد که مخاطب خود را ملاقات میکنید، سعی کنید با او ارتباط برقرار کنید. برقراری ارتباط به معنی پرسیدن سوالات بسیار و یا گرفتن تایید از مخاطب نمیباشد. باید دقت کنید که در این ارائه شما فروشنده نیستید و همچنین این یک رقابت نیست. باید بتوانید با برقراری یک ارتباط موثر، مخاطب را برای قرار بعدی که به صورت حرفهایتری برگزار خواهد شد، راضی کنید.
۵- محدودیتها را بپذیرید.
تلاش برای برقراری ارتباط کاری در 40 ثانیه، میتواند بسیار نا امید کننده باشد، اما یک محرک قدرمند نیز میباشد. اگر شما نمیتوانید این کار را انجام دهید، حتما نیاز دارید که بر روی قدرت انتقال پیامهایتان تمرکز بیشتری داشته باشید. مهمترین وظیفهی شما در یک استارتاپ، فروختن آیندهی پیشروی کسب و کارتان میباشد. با هر کامند، سرمایهگذار و یا سهامداری که صحبت میکنید، در اتدا به اینکه آیا شرکت شما، یک سال دیگر وجود خواهد داشت مشکوک میباشد. همانقدر که این مهارت چالش برانگیز میباشد، به همان میزان یادگیری آن نیز مهم میباشد.
منبع: Inc.com
sina
لطفا این متن را ویرایش کنید. اشکالات تایپی و انشاییِ مکرر، زیبنده این متن نیست.
با سپاس