مدیران پرتفولیو به دنبال سرمایهگذاریهایی هستند که نوید بازگشتهای بالا را میدهند و همبستگی کمی با دیگر داراییهای پرتفو دارند. در چند سال گذشته ارزهای رمزنگاری شده این ویژگی را بیش از دیگر گروههای داراییها نظیر اوراق بهادار، طلا، بازار مسکن، نفت و … از خود نشان دادهاند.
سرمایه گذاران حرفهای به این مساله توجه دارند؛ اما شک و تردیدهای زیادی وجود دارد و درک چندانی نسبت به منشاء ارزش این ارزها ایجاد نشده است. استدلالهای موجود در این زمینه، ارزش ارزهای رمزنگاریشده را با اشاره به فوایدی نظیر توانایی در پرداختهای برون مرزی، ردیابی داراییها و یا پوشش تورم توجیه میکنند.
اگرچه این استدلالها درست هستند اما به جزئیات اشاره دارند و اصل قضیه را فراموش کردهاند. برای درک ارزش ارزهای رمزنگاریشده باید آنها را به عنوان یک کالای پولی دیجیتال در نظر گرفت.
کالای پولی چیست؟
کالای پولی یعنی چیزی که ارزش پولی در آن القا شده باشد. در طول تاریخ، مردم از صدف، پوست سگ آبی، میلههای چوبی، فلزات براق و … به عنوان پول استفاده کردهاند. اما این تصادفی نیست. بر طبق گفته های ونسز کاسارس، انسان شناسان میتوانند با توجه به محیط زندگی پیشبینی کنند که چه چیزی به عنوان پول ظهور خواهد کرد.
قبایلی که در کنار سواحل میزیستهاند از صدف به عنوان پول استفاده میکردهاند. قبایلی که به شکار مشغول بودهاند از چرم حیوانات استفاده میکردهاند.
صدف و پوست حیوانات اشکال عادی پول بودهاند؛ اما طلا بهتر است. اگر بخواهید چیزی بخرید که کمتر از یک صدف ارزش داشته باشد چه میشود؟ آنها به راحتی تقسیم نمیشوند. اگر چرم یک حیوان بهتر از دیگری باشد چه میشود؟ آیا ارزش بیشتری دارد؟
ویژگیهای مطلوب پول میتواند کمیابی، معاوضهپذیری، تقسیمپذیری، قابلیتانتقال و پایایی باشد؛ و به دلیل همین ویژگیهاست که طلا به الگویی برای کالای پولی تبدیل شده است. طلا از نظر فیزیکی کمیاب و محدود است. هر دو انس از طلا یکسان هستند.
این ویژگیهای طلا سبب می شود مردم به آن ارزش پولی القا کنند. همچنین چهارچوب ارزشگذاری طلا با کالاهایی نظیر نفت و آلومینیوم یکی نیست. مردم کالاهای معمولی را مصرف میکنند اما کالاهای پولی را ذخیره میکنند و همین پویایی ذخیرهسازی است که منجر به بازار 7 تریلیون دلاری طلا شده است.
آیا ایدهی داشتن یک شکل جدید از پول احمقانه نیست؟
ما در زندگی به استفاده از ارز بیپشتوانه به عنوان پول عادت کردهایم و ممکن است خیلی طول بکشد که به شکل جدیدی از پول عادت کنیم.
اما تاریخ چیز دیگری میگوید. انسانشناس «دیوید گربر» اشکال قدیمی پول مورد استفاده در جوامع مختلف را مورد بررسی قرار داده است. او به این نتیجه رسید که ارزش پول ناشی از معنادهی انسان است و به مراتب فراتر از پارادایمهای عقل گرایانهی اقتصاددانان است.
«یوال هاراری» میگوید، چیزی که انسان امروزی را از دیگر گونهها جدا میکند توانایی او در داستانگویی است. مفاهیمی چون «امریکا» یا «شرکت های با مسئولیت محدود» یا «این تکه از کاغذ پول است» واقعیتهای فیزیکی نیستند اما تا زمانی که داستانشان را باور داشته باشیم واقعی هستند.
این باور سبب شده اشیا از صدف گرفته تا پوست حیوانات و طلا و دلار، ارزش پولی به خود بگیرند. این باور امروز هم وجود دارد برای مثال:
در سال 1991 یک ارز محلی در ایتاکای نیویورک که Ithaca Hours نام گرفت توسط هزاران کسبوکار پذیرفته شد.
امروز بیش از 150 کریپتوکارنسی سرمایهی بازاری بیش از 1 میلیون دلار دارند.
بنابراین به نظر می رسد علیرغم تصورات موجود، توافق بر سر یک شکل جدید از پول به طرز شگفتآوری متداول است.
کارایی یک کالای پولی دیجیتال
اجازه دهید با مرور سه شکل پول شروع کنیم
کریپتوکارنسی | پول بدون پشتوانه | طلا | |
قوانین صریح کد شده در نرمافزار | قوانین سیاسی | محدود به دنیای فیزیکی | نحوهی ایجاد |
آسان، سریع و ارزان | محدود به قوانین | فیزیکی | نحوهی انتقال |
دشوار، اما در حال تسهیل | سهل | دشوار | سهولت استفاده |
پایین | بالا | بالا | رواج یافتگی |
هست | نیست | نیست | قابل برنامهریزی |
چگونه پول خلق کنیم؟
خلق پول بدون پشتوانه یک ابزار سیاسی است. ارز بدون پشتوانه به یک کشور قدرت کنترل منابع پولی را میدهد و میتواند برای تامین مالی جنگها یا کنترل چرخههای کسبوکار استفاده شود.
بعضی از استدلالهای منفی در این زمینه:
دلار در ذخیرهی ارزش، ضعیف است و قدرت خریدش هر سال چند درصد کاهش می یابد.
چاپ پول زیاد، روشی شکست خورده است و فاکتوری پرخطر برای آینده می باشد.
عرضهی دلار
عرضهی بیتکوین
قبل از سال 2009 هیچکس نمیدانست چگونه با وجود محدودیت، توکن دیجیتال غیرمتمرکز خلق کند. بیتکوین نشان داد که امکانپذیر است و این نوآوری، وجود کالاهای پولی دیجیتال را ممکن ساخت.
چگونه انتقال دهیم؟
کریپتو آشکارا در زمینهی نقل و انتقالات پیشگام است. طلا باید به طور فیزیکی رد و بدل شود و پول بدون پشتوانه گرفتار بسیاری از قوانین نقل و انتقال است.
با کریپتو، نقل و انتقالات غیرقابل مسدود شدن، آنی و با هزینهی تقریباً صفر انجام میشود.
استفادهی آسان
استفاده از ارزهای رمزنگاریشده سخت است و به همین دلیل مانع پذیرش آنها توسط خط فکری جامعه میشود. سختی استفاده از ارزهای رمزنگاریشده ناشی از محدودیتهای رگولاتوری است. اما با رشد بیشتر آنها فعالیت اقتصادی بیشتری انجام میشود که موانع را کاهش میدهد.
مشکل دیگر در مدیریت کلید شخصی است که برای امن نگه داشتن کوینها ضروری است. اما نهایتاً توسط ترکیبی از فناوریها و درک بهتر مفاهیم پایه بر این مانع نیز غلبه خواهد شد.
جاافتادن
ارزش پولی از باور سرچشمه می گیرد و باور پیدا کردن به یک چیز جدید سخت است. بیتکوین در اوایل کارش به حدی تازگی داشت که 10000 تا از آن برای خرید دو پیتزا معامله شد! 100 دلار سرمایهگذاری شده در بیتکوین در ماه می 2010 ، امروز (مارس 2018) بیش از 90 میلیون دلار ارزش دارد!
اما هر روزی که از عمر ارزهای رمزنگاری شده میگذرد جاافتادهتر می شوند. وقتی کودکان امروز سرمایهگذاران فردا شوند، بیت کوین به اندازهی طلا رایج خواهد شد.
قابلیت برنامهریزی
ارزهای رمزنگاری شده مفهوم جدیدی از پول قابل برنامهریزی را معرفی کردند. این قابلیت برنامهریزی امروزه توسط شرکتهایی که میخواهند سرمایه جذب کنند استفاده میشود.
به جای ثبت نام با نام یک شرکت خاص و محدود کردن جذب سرمایه به سرمایهگذاران معتبر منطقهای، شرکتها میتوانند توکنها را با چند خط کد منتشر کنند و بفروشند. بیشتر این توکنها روی اتریوم اجرا میشوند که کریپتوکارنسی قابل برنامهریزی پیشگام بازار است.
پول قابل برنامهریزی میتواند به فرآیندهای کسبوکار اجازه دهد تا با قیمتها و قوانین قرارداد کاملاً شفاف در بلاکچین کدگذاری شوند. پول قابل برنامهریزی از طریق کاهش هزینهی تراکنش کشف قیمت و مذاکرات قرارداد، میتواند اندازهی شرکت را کوچک کند. این کاهش در اندازهی شرکت، افزایش بهرهوری برای مصرفکنندگان را به همراه دارد و به ارزش ارز قابل برنامهریزی میافزاید.
چرخهی باورپذیری
توکنهای کریپتوگرافیک ویژگیهای پول را دارند و از بعضی جهات بهتر از هر کدام از اشکال سابق پول هستند. افراد معمولاً با باورشان به توکنها ارزش میدهند. با اتصال این دو، یک چرخه ایجاد میشود.
باور بیشتر منجر به کارایی بیشتر و کارایی بیشتر منجر به باور بیشتر میشود.
بر اساس تئوری بازتابندگی جرج سوروس، افزایش قیمت کالاهای پولی، کارایی آن را افزایش داده و در نتیجه سبب افزایش تقاضا می شود و یک چرخهی بازخوردی مثبت ایجاد می کند.
آیا این یک حباب است؟ بله اما با این مفهوم که پول حبابی است که هرگز نمی ترکد. ارزهای شخصی ممکن است بترکند اما ارزش مفهومی خود پول نه.
نتیجه
راه درک ارزش ارزهای رمزنگاری شده در درک رقابت بین کالاهای پولی دیجیتال نهفته است.
ارزش کالاهای پولی دیجیتال احتمالاً با نرخ های بهرهی بالاتر و عدم قطعیت سیاستهای اقتصادی افزایش خواهد یافت. این ارزش با پیشرفت تکنولوژی و استفادهی بیشتر هم رشد خواهد کرد.
هیچکس نمیتواند پیشبینی کند که آیا ارزهای رمزنگاری شده برای ایجاد یک چرخهی باور و ارزش مثبت، به موانع مختلف، مرسوم نبودن و فشار رگولاتوری فائق خواهد آمد یا نه. اما به عنوان کالاهای پولی دیجیتال، آن ها اشکالی از پول هستند که به لحاظ عملکردی برتر از طلا هستند؛ همانطور که طلا بهتر از صدف بود. آنها وابسته به اینترنت هستند؛ چیزی که به طور فزاینده در حال تبدیل شدن به محیط فعالیتهای اقتصادی ماست. همچنین به دلیلی اینکه کل سرمایهی بازار ارزهای رمزنگاری شده حدود 0/3 % میزان سرمایهی طلاست، پتانسیلی صعودی بالایی دارد.
منبع: metastablecapital