طرح مالی
آخرین اما قطعاً نه کوتاهترین بخش، فصل طرح مالی است. این قسمت اغلب برای کارآفرینان دلهرهآور است؛ اما آنقدرها هم که به نظر میرسد ترسناک نیست. امور مالی مربوط به کسبوکار برای اغلب استارتاپها کمتر از چیزی که فکر میکنید پیچیده هستند و برای یک پیشبینی قوی مالی لزوماً به یک مدرک علمی درزمینهی کسبوکار احتیاج نیست؛ اما اگر به کمک نیاز دارید، ابزارها و منابع زیادی برای کمک به ایجاد یک طرح مالی قوی وجود دارد.
یک طرح مالی متداول، برای 12 ماه اول پیشبینیهای ماهانه و برای سه تا پنج سال باقیمانده پیشبینیهای سالانه خواهد داشت. برنامههای سهساله معمولاً کفایت میکنند اما بعضی از سرمایهگذاران درخواست طرح پنجساله میکنند.
در ادامه، به جزئیات صورتهای مالی که باید در طرح کسبوکارتان قرار دهید و یک مرور مختصر از چیزهایی که باید در هر بخش وارد شود پرداخته شده است.
پیشبینی فروش
پیشبینی فروش شما چشمانداز فروشتان در چند سال آینده است.
یک پیشبینی فروش معمولاً به چند ردیف تقسیم میشود؛ هر ردیف متعلق به یک محصول یا خدمت اصلی است که ارائه میکنید. در پیشبینی فروش بیشازحد وارد جزئیات نشوید؛ فقط روی سطوح بالا تمرکز کنید.
برای مثال در مورد رستوران ممکن است پیشبینی فروش خود را به این سه گروه تقسیم کنید: نهار، شام و دسرها. در مورد شرکت تولیدی، میتوانید پیشبینیها را به بخشبندی بازار هدف یا دستههای عمدهی محصول تقسیم کنید.
پیشبینی فروش همچنین بهمنظور پوشش دادن هزینههای کالاهای فروش رفته (COGS) برای هر ردیف فروش، یک ردیف متناظر خواهد داشت. این ردیفها هزینههای مربوط به تولید محصول یا ارائهی خدمات را نشان میدهند. COGS فقط باید شامل هزینههای مستقیم تولید محصول باشد نه هزینههای معمول مثل اجاره، بیمه، حقوق و غیره. برای رستورانها این هزینه، هزینههای مواد اولیه خواهد بود و برای یک شرکت تولیدی، هزینهی مواد خام. برای کسبوکارهای مشاوره، هزینهی کاغذ و امکانات ارائه خواهد بود.
طرح پرسنل
طرح پرسنل، جزئیات مقدار پولی را که برای پرداخت به کارمندانتان در نظر گرفتهاید بیان میکند. برای یک شرکت کوچک ممکن است همهی پستهای شغلی و مقدار پرداختی ماهانه به هرکدام را فهرست کنید. در مورد شرکتهای بزرگتر، طرح پرسنل معمولاً به گروههای کاری مانند بازاریابی و فروش تقسیم میشود.
طرح پرسنل همچنین شامل هزینههای یک کارمند علاوه بر حقوقش است که معمولاً «سربار کارمند» نامیده میشود. این هزینهها شامل مالیات بر درآمد، بیمه و دیگر هزینههای ضروری که به دلیل داشتن کارمند هرماه متحمل خواهید شد است.
صورتحساب سود و زیان (P&L)
این صورتحساب، صورتحساب درآمد هم نامیده میشود و جایی است که اعداد شما همه گرد هم میآیند و نشان میدهند که آیا سود میکنید یا زیان. P&L دادهها را از پیشبینی فروش و طرح پرسنل شما استخراج میکند و همچنین شامل یک لیست از دیگر هزینههای جاری مرتبط با اجرای کسبوکار شماست.
P&L هزینهها را از درآمدها کسر میکند و نشان میدهد آیا کسبوکار شما ماهانه سود ده است یا زیان ده.
P&L بهطور متداول یک صفحه گسترده است که شامل موارد زیر میباشد:
• فروش (یا درآمد): این عدد از کاربرگ پیشبینی فروش شما استخراج میشود و شامل تمام درآمدهای ایجادشده توسط کسبوکار است.
• هزینهی کالاهای فروختهشده (COGS) : این عدد نیز از پیشبینی فروش شما به دست میآید و هزینهی کلی فروش محصولاتتان است. برای کسبوکارهای خدماتی، میتواند هزینهی فروش یا هزینههای مستقیم نامیده شود.
• سود ناخالص. COGS را از فروش کم کنید تا این عدد به دست آید. اغلب صورتحسابهای سود و زیان نیز این عدد را بهعنوان درصدی از کل فروش نشان میدهند. (درصد سود ناخالص = فروش / سود ناخالص)
• هزینههای عملیاتی: همهی هزینههای مرتبط با اجرای کسبوکارتان را بهجز COGS فهرست کنید. همچنین باید مالیات و استهلاک را نیز کنار بگذارید؛ اما هزینهی حقوق، تحقیق و توسعه، بازاریابی و دیگر هزینهها باید قید شود.
• هزینههای کلی عملیاتی: این مجموع هزینههای عملیاتی شماست.
• درآمد عملیاتی. درآمد عملیاتی که EBITDA نیز نامیده میشود، درآمد قبل از کسر مالیات و استهلاک است. این عدد با یک محاسبهی ساده به دست میآید و شما فقط باید کل هزینههای عملیاتی و COGS را از فروشتان کم کنید.
• بهره، مالیات و استهلاک: اگر چیزی از این جریان هزینهها را دارید، باید آنها را زیر درآمد عملیاتی قید کنید.
• هزینههای کلی: هزینههای عملیاتی را به بهره، مالیات و استهلاک اضافه کنید تا هزینههای کلی به دست آید.
• سود خالص: این قسمت مهم به شما نشان میدهد که در طول یک ما یا یک سال مشخص، سود کردهاید یا زیان.
صورتحساب جریان نقدی
صورتحساب جریان نقدی اغلب با صورتحساب سود و زیان اشتباه گرفته میشود؛ اما بسیار متفاوت هستند و اهداف متفاوتی را دنبال میکنند. درحالیکه P&L سود و زیان شما را محاسبه میکند، صورتحساب جریان نقدی، مقدار نقدینگی (پول موجود در بانک) شما را پیگیری میکند.
کلید درک تفاوت بین این دو صورتحساب در درک تفاوت بین پول نقد و سود نهفته است. سادهترین راه برای فکر کردن به این مسئله وقتی است که فروش میکنید. اگر 30 تا 60 روز طول میکشد تا مشتریتان صورتحسابش را پرداخت کند، پول نقدی از فروش به دست نیاوردهاید اما فروش را در صورتحساب سود و زیان خود ثبت میکنید و این نشانگر کسب سود است.
یک صورتحساب جریان نقدی با مقدار پول نقدی که در دست دارید شروع میشود، نقدینگیهای حاصل از فروش نقدی و فاکتورهای پرداختشده به آن اضافه میشوند و بعد پولهای نقد پرداختی و مالیات پرداختشده و غیره را از آن کم میکنید. با این کار جریان نقدی کلی (نقدینگی منهای نقدینگی خروجی) و نقدینگی نهایی به دست میآید (نقدینگی نهایی = نقدینگی خروجی – نقدینگی ورودی + نقدینگی اولیه).
صورتحساب جریان نقدی به شما نشان خواهد داد که کی نقدینگیتان افت خواهد کرد و کی زمان خرید تجهیزات جدید است. مهمتر از اینها صورتحساب جریان نقدی به شما کمک خواهد کرد تا بفهمید برای رشد شرکت چه مقدار پول باید جذب یا قرض کنید. یک کسبوکار عملیاتی بدون پول نقد نمیتواند به کارش ادامه دهد و متوقف میشود؛ بنابراین از صورتحساب جریان نقدی برای مشخص کردن نقاط پایین نقدینگی و در نظر گرفتن گزینههایی برای آوردن نقدینگی اضافی استفاده کنید.
ترازنامه
آخرین صورتحساب مالی که بیشتر کسبوکارها بهعنوان بخشی از طرح کسبوکار به آن نیاز خواهند داشت، ترازنامه است. ترازنامه چشماندازی از سلامت مالی را ارائه میکند. این صورتحساب داراییهای شرکت، بدهیها و سهام را فهرست میکند. اگر بدهیهای شرکت را از داراییها کم کنید میتوانید ارزش خالص شرکت را تعیین کنید.
استفاده از سرمایه
اگر از سرمایهگذاران سرمایه جذب میکنید باید یک بخش مختصر به طرح کسبوکارتان اضافه کنید که برنامهی شما برای استفاده از پول سرمایهگذاران را به جزء و با دقت نشان میدهد.
نیازی نیست برای هر دلاری که خرج میشود وارد جزئیات شوید بلکه حوزههای عمدهای که پول سرمایهگذاران خرج میشود را مشخص کنید. این حوزهها میتواند شامل بازاریابی، تحقیق و توسعه یا فهرست خرید باشد.
استراتژی خروج
آخرین چیزی که ممکن است نیاز باشد تا در فصل مالی طرح کسبوکارتان بگنجانید بخش استراتژی خروج است.
یک استراتژی خروج، برنامهی شما برای فروش کسبوکارتان به یک شرکت دیگر و یا عرضهی عمومی در سرانجام کار است. اگر سرمایهگذار دارید آنها دوست دارند تفکرات شما حول این موضوع را بدانند. بههرحال سرمایهگذارانتان برای سرمایهشان بازگشت میخواهند و تنها راه این کار فروختن شرکت به دیگران است.
دوباره تأکید میکنم که نیازی نیست بیشازحد وارد جزئیات شوید اما باید تعدادی از شرکتهایی که ممکن است به خرید شرکت شما در صورت موفقیتتان علاقه داشته باشند را معرفی کنید.
ضمایم
فصل ضمایم فصلی ضروری نیست اما مکانی مفید است برای ضمیمه کردن نمودارها، جداول، تعاریف، اوراق قانونی یا دیگر اطلاعات ضروری که طولانی هستند یا جای مناسبی برایشان وجود نداشته است. اگر پتنتی دارید یا در انتظار ثبت آن هستید یا تصاویری از محصول خود دارید، اینجا جایی است که میتوانید جزئیات را وارد کنید.
پایان .
منبع: bplans
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
قسمت پنجم