بلاکچین: یک شبکهی توزیعشدهی مبتنی بر انگیزه
چرا هزاران کامپیوتر برای پیوستن به شبکهی بلاکچین داوطلب هستند و برای گسترش اطلاعات میجنگند؟ پاسخ این است که این تکنولوژی به طور اتوماتیک به این کامپیوترهای سودمند پول میپردازد. هر بلوک برنده از شبکهی بلاکچین، کوین دیجیتال دریافت میکند، نه از اشخاصی نظیر زاندر و تارا. برای مثال در شبکهی لایتکوین، هر کامپیوتر هر بار که به عنوان بلوک برای انتقال اطلاعات انتخاب میشود، مقداری لایتکوین از بلاکچین دریافت میکند. اگر تعداد کمی کامپیوتر (عرضه) روی شبکه موجود باشد، هر کامپیوتر مجبور است راه درازی را تا انتقال اطلاعات از زاندر تا تارا طی کند و شبکهی بلاکچین مبلغ نسبتاً بالایی را به هر کامپیوتر خواهد پرداخت. چون شبکه مبالغ بالاتری را پرداخت میکند کامپیوترهای جدید تمایل بیشتری برای پیوستن به شبکه دارند. با ایجاد کوینهای دیجیتالی برای عرضهکنندگان و عدم دریافت کارمزد از تقاضاکنندگان (زاندر و تارا)، شبکه ی بلاکچین یک ساختار انگیزشی نوینی را ایجاد کرده است. بلاکچین به جای دریافت هزینهها از اشخاص استفادهکننده از شبکه، با ارسال مستقیم کوینها به استخراجکنندگان، خودش هزینهی انتقال اطلاعات را تقبل میکند. نتیجتاً زاندر و تارا و افراد مشابه دیگر برای پیوستن به شبکه انگیزه میگیرند.
چون بلاکچین غیرمتمرکز است، استخراجکنندگان نمیتوانند قیمت کوین را کنترل یا تحتتاثیر قرار دهند. اگر برخی از استخراجکنندگان تصمیم به متوقف کردن استخراج کوین بلاکچین بگیرند و سبب افزایش قیمتها شوند، دیگر استخراجکنندگان به سبب قیمتهای بالاتر و حفظ تعادل بازار شروع به استخراج خواهند کرد. این حالت را با دنیای پیش از بلاکچین مقایسه کنید که در آن نهادهای مرکزی به سبب موانع ورود بیشتر برای عرضهکنندگان جدید، هزینههای تراکنش بالاتری را دریافت میکنند.
در گذشته، دیگر شبکههای گسترده در به دست آوردن پذیرش عمومی شکست خوردند؛ بخشی از علتش این بود که آنها نتوانستند عرضهکنندگان را تشویق به پیوستن به شبکه کنند. یک مثال از این مورد بیتتورنت (Bittorrent) است؛ یک شبکهی فرد به فرد (Peer-to-Peer) که به کاربران اجازهی اشتراک فایل میداد. در حالی که کاربران مشتاق دانلود فایلها بودند، تعداد کمی برای هاستینگ آنها داوطلب شدند؛ چون هیچ انگیزهای برای این کار وجود نداشت.
بلاکچین: یک شبکهی توزیعشدهی مبتنی بر رمزنگاری
بلاکچین از رمزنگاری برای امنیت تراکنشها بهره میبرد. برخلاف معاملات سنتی، یک تراکنش بلاکچین تحتتاثیر قرار نمیگیرد و هک یا معکوس نمیشود؛ چون تکنولوژی رمزنگاری جای نهادهای مرکزی را میگیرد. در یک سطح بالا، هر کامپیوتر شبکه، بخشی از یک مسالهی ریاضی از پیشتعریفشده (یک معمای رمزنگاری شده) را حل میکند. اولین کامپیوتری که اقدام به حل معما کند حق انتقال اطلاعات به کامپیوتر دیگر را دریافت میکند. بعد از آن کامپیوترهای موجود در شبکهی بلاکچین، برای حل معمای بعدی رقابت میکنند. اساس رمزنگاری دنیای بلاکچین، یک تضمین ریاضی ارائه میکند که بر پایهی آن، اطلاعات از زاندر به تارا منتقل میشود.
در دنیای پیش از این تکنولوژی، تراکنشهای زاندر و تارا ممکن بود پیپال، Chase Bank و احتمالاً دیگر نهادهای متمرکز مثل سرویس وب آمازون (AWS)، ویزا و اوراکل را دخیل کند. هر نهاد مرکزی یک نقطه ضعف بالقوه دارد. هر کدام از این نهادها یک کد مستقل دارند که اطلاعات وارد شده را بررسی میکنند و آنها را به نهاد مرکزی دیگر یا کاربر نهایی منتقل میکنند. اگر هر کدام از این نهادها هک شوند، یک باگ نرمافزاری داشته باشند یا فقط شیوهی کارشان را تغییر دهند، هم تراکنشها و هم سابقهی تراکنشهای قبلی در خطر قرار میگیرند.
در مقابل، در دنیای بلاکچین همهی کدها مستقیماً در چهارچوب بلاکچین نگهداری میشوند. استخراجکنندگان، مسائل از پیشتعریفشده توسط کدهای بلاکچین را حل میکنند اما نمیتوانند قوانین را تغییر دهند. هیچ کدی توسط کامپیوترهایی که انتقال اطلاعات را تسهیل میکنند نگهداری نمیشود. علاوه بر این همینکه یک کوین بلاکچین به راه بیفتد، هیچکس نه توسعهدهندگان پایه، نه یگ گروه از اکتیویستها یا هکرها نمیتوانند نسخهی کد بلاکچین را تغییر دهند.
در عوض اگر یک نهاد بخواهد کد یک بلاکچین را تغییر دهد، باید یک نسخهی جدید و کامل را ایجاد کند. اگر توسعهدهندگان پایه یک نسخهی جدید و به روز از یک کوین بلاکچین مثل اتریوم را ارئه کنند یعنی به طور تکنیکال یک کوین جدید ایجاد شده است. اگر اشخاص خریدار و فروشندهی اتریوم (بازار) توافق کنند که کوین جدید نسخهی بهتری است، نسخه ی جدید اتریوم ممکن است جایگزین نسخهی قدیمی شود.
اگر یک گروه از اکتیویستها تغییری در یک کوین بلاکچین ایجاد کنند اما بازار هر دو نسخهی جدید و قدیمی را دارای ارزش بداند، بازار و زیرساختارهای تجاری ممکن است از هر دو نسخه پشتیبانی کنند. این حالت hard fork نامیده میشود. مثل بیتکوین و Bitcoin Cash. این ارزها اغلب قیمتهای متفاوتی دارند. در ژانویه ی 2018 بیتکوین تقریباً 5 برابر Bitcoin Cash قیمت داشت.
اگر یک هکر کد در دسترس عمومی اتریوم را تغییر دهد و یک نسخهی جدید ایجاد کند، بازار تشخیص خواهد داد که کد دارای سوءنیت است و ارزش این نسخهی ارز دیجیتال را صفر قلمداد خواهد کرد. هیچ زیرساختاری برای پشتیبانی از این نسخهی کوین دیجیتالی به روز نخواهد شد.
خطی بودن تراکنشهای بلاکچین (زاندر اطلاعات را به اولین کامپیوتر میفرستد، این کامپیوتر به کامپیوتر بعدی و همینطور ادامه پیدا میکند تا اطلاعات به تارا برسد) یک سابقهی ماندگار از کل تراکنشهای قبلی بلاکچین ایجاد میکند. از این رو بلاکچین دارای یک دفتر کل است. هر کسی میتواند یک بلاکچین عمومی را برای آگاهی از جریان اطلاعات در گذشته، مرور کند. هیچ کدام از نهادهای مرکزی توان تغییر سوابق را ندارد؛ چون دفتر کل از طریق کد بلاکچین حفظ میشود.
در مقام مقایسه، رهگیری تراکنشها با ارزهایی چون دلار امریکا به طرزی باورنکردنی مشکل است. ارزهای مبتنی بر بلاکچین فرصت پیگیری بهتر را مهیا میکنند. اگر دولتی به یک ارز مبتنی بر بلاکچین قدرت ببخشد و برای مثال مالیات با این کریپتوکارنسی پرداخت شود، می توان به دقت پیگیری کرد که این پولها چگونه خرج می شود. کسانی که به خیریهها کمک میکنند میتوانند ببینند که پولشان صرف چه چیزهایی میشود. کار نهادهای نظارتی هم در ایجاد انطباق با کریپتوکارنسیها به دلیل دفتر کل توزیعشدهی قابل مشاهده، سادهتر خواهد شد.
منبع : hackernoon