شفافیت و باز بودن در در یک سازمان به ایجاد کار تیمی و همکاری بیشتر کارمندان کمک میکند. اما برخی از اطلاعات نباید بین کارمندان به اشتراک گذاشته شود.
در مقالات قبلی در مورد مزیتهای شفافیت نوشتیم و بیان کردیم که شفافیت به طور خاص در استارتاپها باعث ایجاد اعتماد میشود. شما به عنوان یک کارآفرین باید تا جایی که امکان دارد اطلاعات را با کارمندان خود در میان بگذارید.
اینکه تا چه حد و چه اطلاعاتی باید در دسترس کارمندان قراربگیرد بسیار مهم است. اطلاعاتی نظیر اهداف، استراتژی و چشمانداز شرکت بسیار حیاتی میباشد که در اختیار کارمندان قرار بگیرد. اینکه در حال حاضر کجا هستید، به کجا میروید و از همه مهمتر اینکه چگونه قرار است این مسیر به عنوان یک تیم، طی بشود بسیار مهم است.
برخی از استارتاپها حتی پا را فراتر گذاشتهاند. استارتاپ بافر به خاطر انتشار حقوق همهی کارمندان معروف شدهاست. در این شرکت علاوه بر حقوق همهی کارمندان از آخرین نفر استخدام شده تا بنیانگذاران و مدیرعامل، نحوهی محاسبه نرخ حقوق و مزایا نیز در دسترس عموم قرار میگیرد.
اما یک چیز وجود دارد که نباید در مورد آن با کارمندان صحبت کنید: اطلاعات شخصی و حرفهای افراد همردهشان.
حریم شخصی همواره خصوصی است!
زمانی که یک تیم کوچک است، احتمالا تضمین حریم شخصی افراد کمی دشوار میباشد. هنگامی که افراد باهم و نزدیک به هم کار میکند -نه فقط از نظر فیزیکی بلکه از نظر احساسی- برخی از خطوط شخصی ممکن است کمی محو بشود. وقتی که شما با افرادی کار میکنید، به صورت حرفهای به آنها اعتماد میکنید طبیعی است که این اعتماد را به جنبههای شخصی تعمیم بدهید.
افراد ممکن است با شما در مورد زندگی شخصی، سلامت و اهدافشان با شما صحبت کنند، که تا اینجا مشکلی ندارد اما همیشه دو قانون زیر را به خاطر داشته باشید:
- هرگز در مورد اطلاعات شخصی کارمندان که در مورد آن با شما صحبت کردهاند، صحبت نکنید. تنها استثنا زمانی است که آنها به شما اجازه داده باشند و یا اینکه با دیگر افراد به طور آزادانه صحبت کردهباشند. به طور خلاصه، صبر کنید تا اطلاعات به دانش مشترک تبدیل شود.
- هرگز در مورد اطلاعات حرفهای کارمندان با دیگر همکارانشان (هم رده) صحبت نکنید. کارمندان باید احساس کنند که برای صحبت در مورد برنامه و کارها آزاد هستند. حتی در مورد بیماری و شرایط دیگری که بر روی کار آنها تاثیر دارد باید بتوانند آزادانه صحبت کنند. همچنین حق دارند در مورد شرایط کاری، دستمزد و عملکرد خود صحبت کنند. کارمندان شما میتوانند صحبت کنند ولی شما نباید در مورد این مسائل با دیگر افراد صحبت کنید.
باید به خاطر داشته باشید که قانون اطلاعات حرفهای مربوط به کارمندان هم ردهاست و در مورد مدیران و سرتیمها صدق نمیکند. یک سرگروه باید به طور دقیق در جریان برنامهها و شرایطی که میتوانند بر روی کار تاثیر داشته باشند، باشد. در واقع رهبران بزرگ کارمندان خود را میشناسند.
این به معنی آن نیست که یک مدیر یا سرگروه نیاز دارد تا همه چیز را بداند. اگر یک کارمند در مورد مسائلی با اعتماد با شما صحبت کرد به او اطمینان دهید که اطلاعات در مورد روابط شخصی وی بین شما و او باقی خواهد ماند. این در مورد مواردی که یک کارمند در مورد مشکلات خانوادگی، دوستی، بیماری و یا هر مورد دیگری که بر روند کاری وی تاثیری ندارد، صادق است.
هرگز سعی نکنید که اعتماد ایجاد شده بین خود و کارمندان را بشکنید. اولین دفعهای که این اتفاق بیافتد، آخرین دفعهای خواهد بود که کارمندتان به شما اعتماد کرده است و این به کل شرکت تعمیم مییابد.
منبع: Inc.com